قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ۱۳۷۴ اَلْجُمُعَة
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵﴾ قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۶﴾ وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۷﴾
مثال آنهای که داده شده برای ایشان (مسئولیت) تورات باز مسئولیت را ادا نکرده است مانند حال خر است که می بردارد کتابها بد است مثال آن قوم که دروغ میشمارند آیات های اللّه تعالٰی را و اللّه تعالٰی هدایت نمی کند قوم ظالمان را ﴿۵﴾
بگو ائ یهود اگر شما دعویٰ میکنید که به یقین شما دوستان اللّه تعالٰی ائید بجز از مردم دیگر پس بخواهید مرگ را اگر هستید راستگویان ﴿۶﴾
و نمی خواهند ایشان مرگ را هرگز بسبب آن اعمالی که پیش فرستاده است دستهای ایشان و اللّه تعالٰی عالم است به ظالمان ﴿۷﴾
[۵] بعد از اثبات صدق رسول زجر است به منکرین این رسول با وجود علم و در این رد است به دعوی اول یهود او آنکه ایشان میگفتند شما امیین هستید و ما علماء و اهل کتاب هستیم ما از شما بهتر هستیم برما لازم نیست که بر رسول امی ایمان بیاوریم حاصل رد این است که عالم بدون عمل مانند خر است هیچ بهتری آن نیست (كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا) تفصیل مثال این است مانند که بالای خر بار کتابهای بزرگ نهاده شود پس بر کمر آن بار میباشد و پهلو آنرا زخمی میکند و هیچ نفع از آن گرفته نمی تواند و گاهی از سبب جهل در میان راه می نشیند و راه را بند میکند همچنان آن عالم کتاب اللّه تعالٰی که حفظ آنرا میکند و در خواندن آن تکلیف میکشد لیکن عمل بر آن نمی کند پس بار و تکلیف بر آن بسیار است و نفع آن هیچ نیست نه در دنیا و نه در آخرت و همچنین عالم گاهی از سبب ضد و حسد با اهل حق مقابله میکند و در حق مانع نیز پیدا میکند (أَسْفَارًا) جمع سفر است به کتاب بزرگ گفته میشود اشاره است که این ملا بزرگ است لیکن بدون عمل است این آیت از سبب عمومیت الفاظ به علماء بدون عمل این امت نیز شامل است بلکه ابن قیم رحمه اللّه در اعلام الموقعین گفته است که به آن کسی نیز شامل است که حفظ قرآن میکند ختم های آنرا میکند لیکن هیچ تدبر و تفکر در آن نمی کند و پیروی آنرا نمی کند و فیصله بر آن نمی کند و به مطلب آن خود را اگاه نمی کند (بِئْسَ مَثَلُ) این مثل در اصل برای مکذبین کتاب اللّه است که در تورات ذکر خاتم النبین است و ایشان انکار میکنند و در قرآن توحید است و ایشان انکار میکنند لیکن انکار و تکذیب یهود و علماء سوء همانند ایشان به طریقه تحریف و تلبیس و کتمان است به انکار صریح نیست -
[۷،۶] در این رد بر دعویٰ دوم یهود است او آن است که یهود میگفتند شما چرای بدی ما را ذکر میکنید به مثال دادن با حمار ما اولیاء (دوستان) اللّه تعالٰی هستیم - تردید این دعویٰ را میکند به دعوت به مباهَله (فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ) ابن کثیر گفته است که دعا مرگ بخواهید بر گمراه از هردو فریق و در سوره بقره نیز ابن کثیر این تفسیر را کرده است و ابن قیم نیز در بدائع التفسیر در سوره بقره این توجیه را ذکر کرده است و این مباهله با یهودیان است و در سوره العمران (۶۱) مباهله با نصاریٰ است ودر سوره مریم (۷۵) با عوام مشرکین است -