قَدْ سَمِعَ اللَّهُ ۱۳۸۷ اَلطَّلَاق
فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴿۲﴾
پس وقتیکه نزدیک شوند به میعاد خود پس نگهدارید ایشانرا به طریقه پسندیده (رجوع کردن) یا جدا کنید ایشان را به طریقه پسندیده (رجوع نکردن) و گواه بسازید (در هر دو حالت) دو اهل انصاف را از شما و کامل کنید شهادت را برای اللّه تعالٰی این وعظ داده میشود به آن کسی را که ایمان دارد به اللّه تعالٰی و روز آخر و هرکه میترسد از اللّه تعالٰی میسازد برای او طریقه های نجات ﴿۲﴾
[۲] در این آیت چهار اوامر را ذکر میکند (بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ) مراد این است که عدت آن قریب گذشتن است لیکن هنوز ختم نشده (فَأَمْسِكُوهُنَّ) مراد اینکه در عدت شوهر اختیار دارد که رجوع برایش میکند یا نمی کند رضا زن در این شرط نیست (وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ) شهادت پیش کردن در وقت رجوع کردن یا در وقت طلاق دادن نزد اکثر اهل علم این امر برای وجوب نیست لیکن بغیر اشهاد رجوع کردن یا طلاق دادن خلاف سنت است مانند که ابوداود از عمران بن حصین رضی اللّه عنه روایت نقل کرده است و قاسمی گفته است که ظاهر این است که این امر برای وجوب است از سببی که همه آوامر این سوره برای وجوب است واین یک قول امام شافعی رحمه اللّه است (وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ) این امر برای گواهان است در وقت ضرورت ادا کردن گواهی که برای گواهی حاضر شود و دروغ درآن نگوید و اجرت بر آن نگیرد (مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا) در این یک فایده تقویٰ را ذکر کرد و مراد از تقویٰ از شرک و کفر خود را نگهداشتن و از همه گناهای کبیره دور شدن و بر صغیره اصرار نکردن و امتثال کردن مامورات شرعیه است - و به طریقه سنت طلاق دادن و از طلاق های بدعی خود را نگهداشتن است در این تقویٰ داخل است (يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا) از هر غم دنیا و آخرت نجات و همچنین از شبهات و شکوک دور شدن مراد است و دفع ضرر پیش از حصول منفعت میباشد ازاین سبب این فایده را پیش ذکر کرد - در لفظ مخرجاً اشاره است که تکالیف مصیبت ها بر او می آید لیکن از او برآمدن و از آثار بد او نجات میابد -