تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۰۰ اَلْمُلْك
الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿۳﴾ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ ﴿۴﴾
آن ذاتی است که آفرید هفت آسمان را طبقه به طبقه نمی بینی در آفرینش ذات رحمٰن هیچ نقصان پس بگردان چشمها را آیا می بینی هیچ پاره گی ﴿۳﴾
پس باز گردان چشم را بار بار (باز باز) باز گردد بسوی تو چشم تو عاجز و مانده شده میباشند ﴿۴﴾
[۳] این دلیل عقلی خاص متعلق به برکات سماویه است که آن چهار حالات است (۱) هفت است (۲) طباق است (۳) تفاوت در آن نیست (۴) دور از فطور است (طِبَاقًا) این صفت سبع است و مراد این است که آنها یکی بردیگری طبقه به طبقه است یا مراد اینکه با یکدیگر موافق و مطابق اند در شکل و اکثر صفات - (خَلْقِ الرَّحْمَنِ) مراد از آن خلق آسمانها است یا عام است و لفظ رحمان با مئسله برکات مناسب است یعنی او دهنده نعمت ها و برکات دنیا است (مِنْ تَفَاوُتٍ) تفاوت به عیب و نقصان و اختلاف و پاره گی گفته میشود مانند در سوره ق (۶) - یامراد از آن اختلاف است به رعایت حکمت و دلالت کردن بر خالق پس بنابر این مراد از خلق الرحمٰن آفریدن همه مخلوق است از سببی که وجود همه مخلوق یکسان دلالت میکند بر وجود و توحید خالق (مِنْ فُطُورٍ) به پارگی و ضعیفی گفته میشود (فَارْجِعِ الْبَصَرَ) مراد از آن کوشش کردن است به نگاه کردن به اراده معلوم کردن فطور -
[۴] این تاکید ماقبل است (كَرَّتَيْنِ) این تثنیه برای کثرت است یعنی اگر به هر اندازه بار بار نگاه کنی فطور را معلوم کرده نمیتوانی (خَاسِئًا) خسأ به دور شدن گفته میشود یعنی دور خواهد بود از حاصل کردن مقصد و به ذلیل و عاجز نیز گفته میشود (وَهُوَ حَسِيرٌ) به معنی فاعل یا مفعول است یعنی مانده یا مانده شده و حسیر به پشیمان نیز گفته میشود -