تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۱۱ اَلْقَلَم

إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۵﴾ سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾ إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ﴿۱۷﴾ وَلَا يَسْتَثْنُونَ ﴿۱۸﴾

وقتیکه خوانده شود بر او آیات ما گوید افسانه دروغین مردمان پیشینیان استی ﴿۱۵﴾
زود است او را داغ نهیم بر خرطوم ﴿۱۶﴾
به تحقیق ما آزمودیم ایشانرا چنانچه آزموده بودیم صاحبان باغ را وقتیکه که ایشان قسم خوردند که ضرور قطع میکنند (درو میکنند) آنرا در وقت صبح ﴿۱۷﴾
و جدائی نمی کردند ﴿۱۸﴾

[۱۶] این زجر و تخویف است ودر این بسیار اقوال مفسرین است اول اینکه بر حقیقت حمل است و در دنیا میباشد و چنین نیز شد که بینی آن (ولید بن مغیره) در روز بدر زخمی شد و عار و شرم برای همیشه بر او باقی ماند دوم این حقیقت است و در آخرت نشانی میباشد مانند که روی آنها سیاه و چشم ایشان سبز یا خاکی میباشد همچنین بر بینی آنها داغ میباشد و این علامات مجرمان در قیامت میباشد -
[۱۸،۱۷] این مثال دنیوی برای منکرین و شرک کنندگان در برکات دادن است حاصل اینکه مانند اینکه اللّه تعالٰی به این کسان یک نعمت (باغ) داده بود لیکن ایشان ناشکری کردند آن نعمت از پیش ایشان گرفته شد و عذاب بر آنها آمد همچنین برای این مردم اللِه تعالٰی نعمت کلان قرآن و بعثت رسول را داده است و ایشان ناشکری آنرا میکنند اللّه تعالٰی در دنیا بر ایشان عذاب می آورد کدام وقتیکه و به نوعی که مشیت و اراده او باشد (بَلَوْنَاهُمْ) مراد از بلاء امتحان و ازمایش است که نعمت قرآن و بعث رسول است و نعمت های دیگر دنیا امنیت خوراک ها و غیره است یا مراد از بلاء عذاب است (أَصْحَابَ الْجَنَّةِ) مشهور این است که ایشان در یمن به شهر صنعاء در دو فرسخ نزدیک بودند و بعد از رفع عیسی علیه السلام عذاب اجمالی آنها به بلونا ذکر شد وقتیکه به معنی عذاب باشد و علت عذاب را بعد از آن در آیت (۱۸) واز (۲۱) تا (۲۵) ذکر میکند (وَلَا يَسْتَثْنُونَ) قول مشهور این است که انشاء اللّه نمی گفتند ، قول دوم این است که حصه مسکینان را نمی دادند قول سوم از ابوصالح نقل است که سبحان اللّه نمی گفتند و دلیل قول یعدی در (۲۸) است (سوال) به نگفتن انشاء اللّه چگونه مستحق چنین عذاب بزرگ شدند این که آنقدر گناه بزرگ نیست؟ (جواب) بنابر قول مشهور این است که انشاء اللّه را قصداً نگفتن انکار کردن از صفت مشیت و اراده اللّه تعالٰی است و این عقیده را داشتند که کارهای بندگان به مشیت و اراده اللّه تعالٰی نیست مانند که در این امت عقیده گروه قدریه است و این انکار که کفر است - جواب دوم بنا به قول دوم این است که حصه مسکینان در اصل آن مالی است که بنام اللّه تعالٰی داده میشود و حصه دیگر بنام غیر اللّه میباشد (که مشرکان میدهند و او در نزد اینها مجاور بابا نواسه آن بابا داده میشود به مسکینان دیگر داده نمی شود) این مردم این حصه دوم را میدادند و این شرک اشکار است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>