تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۱۵ اَلْقَلَم
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿۴۳﴾ فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۴﴾ وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ﴿۴۵﴾ أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿۴۶﴾ أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿۴۷﴾ فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴿۴۸﴾
پایان افتاده باشند چشمهای ایشان پوشانیده می باشد ایشان را ذلت و به تحقیق خواسته میشدند به سجده کردن در حالیکه ایشان سالم بودند ﴿۴۳﴾
پس بگذار مرا و کسی را که دروغ میپندارند این سخن را البته میگیریم ایشانرا به تدریج به طریقهٔ که ایشان نمی دانند ﴿۴۴﴾
و من مهلت میدهم ایشان را به تحقیق گرفت من محکم است ﴿۴۵﴾
آیا ته میخواهی از ایشان کدام عوضی پس ایشان از سبب تاوان آن سنگین اند ﴿۴۶﴾
آیا نزد ایشان غیب (وحی) است پس ایشان مینویسند (از آن) ﴿۴۷﴾
پس صبر کن تا فیصله پروردگار خود و مشو تو مانند صاحب ماهی وقتیکه آواز داد و او پر از اندوه بود ﴿۴۸﴾
[۴۵،۴۴] این تسلیت به رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم است و همراه آن تخویف به منکرین است (الْحَدِيثِ) مراد قرآن است یا آن مضمون است که در این سوره ذکر شد (سَنَسْتَدْرِجُهُمْ) استدراج در اصل نقل کردن است از حالت به حالت دیگر به تدریج (آهسته آهسته) و در تنزل استعمال میشود یعنی از درجه اعلٰی به درجه پائين آهسته آهسته منتقل میشود (وَأُمْلِي لَهُمْ) یعنی این استدراج برای ایشان از سبب اکرام نیست بلکه این یک مهلت دادن است که به همراه آن گناهای ایشان دیگر نیز زیاده شود -
[۴۷،۴۶] در این آیت رد عذر های منکرین است که آنها این عذر نمی توانند که ما تکذیب قرآن از سببی میکردیم که این نبی ما بسیار اجرت میخواهد یا از این سبب که برای ما وحی از جانب اللّه تعالٰی میاید پس ما به قرآن حاجتی نداریم و این هر دو سخن نیست مراد از (الْغَيْبُ) وحی است که دلالت میکند به تکذیب قرآن در (فَهُمْ يَكْتُبُونَ) اشاره است که اگر نزد ایشان وحی باشد پس در مقابله این قرآن بنویسند که به مخلوق فرق معلوم شود -
[۴۸] این دلداری به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است و امر به صبر است (لِحُكْمِ رَبِّكَ) حکم به معنی قضای رب است به طریقه مهلت دادن به منکرین یا به معنی امر رب است به نبی صل اللّه وعلیه وسلم به تبلیغ و صبر (وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ) این منع از مشابهت به یونس علیه السلام در استعجال کردن است که اللّه تعالٰی برای او امر نکرده بود که تو از این قوم بیرون رو و او به اجتهاد خود از ایشان بیرون رفت -