تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۲۰ اَلحَاقَّة
فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ ﴿۱۹﴾ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ ﴿۲۰﴾ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ﴿۲۱﴾ فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿۲۲﴾ قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ ﴿۲۳﴾ كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ﴿۲۴﴾ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ ﴿۲۵﴾ وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ ﴿۲۶﴾ يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ ﴿۲۷﴾ مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ ﴿۲۸﴾ هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ ﴿۲۹﴾ خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿۳۰﴾
پس اما آن کسی که داده شد نامه اعمال او به دست راست او پس گوید بگیرید و بخوانید نامه اعمال مرا ﴿۱۹﴾
هرآئينه من عقیده داشتم که من ملاقی شونده ام حساب خود را ﴿۲۰﴾
پس آنکس در زندگانی خوشی است ﴿۲۱﴾
در جنت بلند ﴿۲۲﴾
که خوشه های آن نزدیک است ﴿۲۳﴾
بخورید و بنوشید به خوشی به سبب آن اعمالی که پیش فرستاده بودید در روزهای گذشته ﴿۲۴﴾
و اما کسیکه داده شود نامه اعمالش به دست چپ او میگوید هائی افسوس داده نمیشد مرا نامه اعمال من ﴿۲۵﴾
و نمیدانستم که چه خواهد بود حساب من ﴿۲۶﴾
های افسوس که این مرگ میبود ختم کننده مرا ﴿۲۷﴾
هیج نفع نداد مرا مال من ﴿۲۸﴾
زائل شد از من غلبه من ﴿۲۹﴾
بگیرید او را پس بگردن او طوق اندازید ﴿۳۰﴾
[۱۹] از این آیت قسم سوم احوال قیامت آغاز است که آن تقسیم صحیفه ها است و تقسیم مردمان به دو اقسام است قسم اول اصحاب الیمین و ده حالات (بشارت) آنهارا ذکر میکند (هَاؤُمُ) مجموعاً یک کلمه است که عرب در هنگام خوشی ذکر میکنند -
[۲۰] این سبب نجات و خوشنودی است - یعنی عقیده بعث بعدالموت و ترس از حساب سبب نجات است (ظَنَنْتُ) ظن به معنی یقین است -
[۲۱] (رَاضِيَةٍ) خوشی آن زندگی در حدیث صحیح ذکر است که بر ایشان مرگ و سختی مرض و اندوه و پیری نمی آید -
[۲۳،۲۲] (دَانِيَةٌ) در هر حالت نزدیک میباشد خوابیده و نشسته و ایستاده و تکیه زده به همه یکسان است مانند که در سوره رحمان (۵۴) است -
[۲۴] (بِمَا أَسْلَفْتُمْ) حاصل این است که سبب حقیقی رحمت اللّه تعالٰی است و عمل سبب ظاهری است -
[۲۷،۲۶،۲۵] این تخویف به ذکر احوال اصحاب الشمال به ده طریقه است و در این سه افسوس و حسرت را ذکر میکند از سببی که او به عمل های بد او پر میباشد این افسوس در حقیقت بر کردن آن اعمال بد او است - افسوس دوم بر اشکار شدن عاقبت اعمال اوست که به آن حساب گفته شده و افسوس سوم در باره زنده شدن دوباره است -
[۲۹،۲۸] این حال ثروتمند و صاحب اقتدار است که مال و اقتدار هر دو برای او هیچ نفع نداد (سُلْطَانِيَهْ) پادشاهی و غلبه بر غریبان در دنیا یا مراد از این حجت ها و دلایل شرک و بدعات است که بر آن اهل باطل در دنیا فریب خورده اند -
[۳۲،۳۱،۳۰] در این ذکر عذاب باطل پرستان است به بسیار اهانت و تذلیل (سَبْعُونَ ذِرَاعًا) اندازه ذراع در علم اللّه تعالٰی است و سبعون نیز برای زیادت استعمال میگردد صرف هفتاد مراد نیست به دلیل حدیث ترمذی و احمد (که حدیث حسن است) که یک پاره بزرگ مس از آسمان به زمین انداخته شود پیش از شب به زمین خواهد رسید حال اینکه این مسافت از پنجصد سال است و این از یک انجام زنجیر رها خواهد شد چهل سال مسافت طی خواهد کرد حال اینکه به انجام دیگر زنجیر رسیده نخواهد بود -