تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۲۱ اَلحَاقَّة

ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ﴿۳۱﴾ ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ ﴿۳۲﴾ إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ ﴿۳۳﴾ وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿۳۴﴾ فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ ﴿۳۵﴾ وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِينٍ ﴿۳۶﴾ لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿۳۷﴾ فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿۳۸﴾

باز در جهنم داخل کنید او را ﴿۳۱﴾
باز در زنجیری که درازی آن هفتاد گز است اویزان کنید او را ﴿۳۲﴾
هرآئينه او ایمان نداشت به اللّه تعالٰی که شانش بزرگ است ﴿۳۳﴾
و ترغیب نمیداد به طعام مسکین ﴿۳۴﴾
پس نیست او را امروز اینجا دوست مخلص ﴿۳۵﴾
و نیست خوراک مگر از خون و زرد آب زخمها ﴿۳۶﴾
نمیخورد آنرا مگر گنهگاران بسیار ﴿۳۷﴾
پس چنین نیست ، قسم میخورم به آنچه می بینید ﴿۳۸﴾

[۳۴،۳۳] در این دو علت عذاب را ذکر میکند علت اول ضایع کردن حق اللّه تعالٰی است به کفر و شرک اگر هر نوع شرک باشد و در لفظ العظیم (در صفت اللّه تعالٰی) اشاره است که جرم کافر بسیار بزرگ است از سببی که در حق ذات العظیم نقصان میکند و دوم ضایع کردن حق بندگان (مسکینان) است این وصف کافران است که آنها بر مسکینان تمسخر میکنند مانند در سوره یٰس (۴۷) همچنین حق مسکین آن مالی است که به نام اللّه تعالٰی داده شود و نام غیراللّه در آن شریک نباشد و مشرک بر این نوع طعام ترغیب نمیدهد بلکه او به نذر غیراللّه و به طعام رسم و رواج و بدعات ترغیب میدهد -
[۳۷،۳۶،۳۵] این تفریع بر علت های سابقه است یعنی ضایع کردن حقوق اللّه تعالٰی و عباد سبب تنها بودن است که هیچ دوست او باقی نمی ماند و سبب انقطاع رزق است (حَمِيمٌ) آن دوست قریب که در وقت تکلیف دوست بر آن گرمی غم می آید - (سوال) در سوره غاشیه (۶) حصر طعام آنها را در ضریع کرده است و اینجا حصر در غسلین کرده است؟ (جواب) اول این است که ضربع از افراد غسلین است مانند که قرطبی یک احتمال را ذکر کرده است دوم اینکه این به اعتبار اقسام مجرمان جدا جدا حصر کرده است - سوم اینکه این به اعتبار اوقات مختلف است (الْخَاطِئُونَ) این از خطیة ماخوذ است به گناه گفته میشود از خطا ماخوذ نیست -
[۳۹،۳۸] ماتبصرون و مالاتبصرون به همه مشاهدات و معانی شامل است اگر امور دنیوی است و اگر اخروی و اگر محسوسات است و اگر معقولات است و اگر اجسام است و اگر ارواح بشر است و اگر جن وغیره است - و مناسبت این قسم به جواب قسم از چند وجوه است - اول اینکه این همه کائنات ظاهری و معنوی دلالت بر صدق قرآن میکند که این کلام اللّه تعالٰی است - وجه دوم اینکه در قرآن ذکر هر دو نوع چیز است ، محسوسات و مغیبات و احکام آنرا بیان کرده است که این کار را شاعر و کاهن کرده نمی تواند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>