تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۲۶ المعارج
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾ نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿۱۶﴾ تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى ﴿۱۷﴾ وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿۱۹﴾ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿۲۰﴾ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿۲۱﴾ إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿۲۲﴾ الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾
هرگز شده نمی تواند ، هرآئينه این شعله های گرم است ﴿۱۵﴾
کشیدنی است پوست اعضاء را ﴿۱۶﴾
و آواز میدهد کسی را که پشت گردانید و روی گردانیده ﴿۱۷﴾
و جمع کرد مال را پس نهاد در ظرف ها ﴿۱۸﴾
هرآئينه انسان آفریده شده بسیار حریص ﴿۱۹﴾
چون برسد به او مصیبتی فریادها میکند ﴿۲۰﴾
و وقتیکه برسد به او خیر منع کردن میکند ﴿۲۱﴾
مگر نماز گذاران ﴿۲۲﴾
آنهای که ایشان بر نمازهای خود دوام کنندگان اند ﴿۲۳﴾
[۱۶،۱۵] (لَظَى) آن آتشی که شعله های آن بسیار و تیز میباشد واین نام یک طیقه جهنم است (لِلشَّوَى) جمع شواة است دست و پای و سر و پوست و پیه و به پیوندها گفته میشود پس شامل به همه جسم است -
[۱۸،۱۷] (تَدْعُو) دعا به معنی آواز دادن معنی مشهور است و به معنی هلاک شدن نیز شده میتواند (أَدْبَرَ وَتَوَلَّى) فرق میان هر دو از چندین وجوه است وجه اول این است که ادبار یه پشت گردانیدن و تولی به روی گردانیدن است - وجه دوم ادبار به دل و تَوَلَّى به عمل است (وَجَمَعَ) مراد اینکه توجه او صرف به مالهای دنیا و به جمع کردن آن است که بسیار شود مانند در سوره همزه (۲) - (فَأَوْعَى) در ظرف نهادن کنایه از جمع کردن است و در راه اللّه تعالٰی خرچ نکردن یعنی حریص دنیا نیز است و بخیل نیز است -
[۲۱،۲۰،۱۹] این صفات دیگر قبیحه اهل نار است (خُلِقَ) اشاره است که این صفات در این انسان طبعی و خلقی است و مراد از انسان کافر است به قرینه إِلَّا الْمُصَلِّينَ (هَلُوعًا) از هلع است به حرص سخت و حقارت گفته میشود که در حالت خیر و شر کار های نامناسب میکند و از ابن عباس رضی اللّه عنهما روایت است که تفسیر هلوع در دو آیت بعد از آن است - (جَزُوعًا) در تکلیف و غم و ماتم هر وقت فریاد ها و دعاها میکند هیچ صبر و شکر هر دو در آن نیست و ایمان عبارت از صبر و شکر است -
[۲۲] این صفات در مقابل صفات ناکاره گذشته است و چون صلٰوة مشتمل بر توحید قولی و عملی است و همچنین صلٰوة سبب فرق میان کفر و ایمان است از این سبب این را اولاً ذکر کرد -
[۲۳] دوام به معنی همیشه کردن است یعنی هیچ وقت قضا نمیکنند هر نماز را در وقت خود ادا میکند و معنی دوام به سکون نیز کرده شده یعنی در نمازها حرکات بیجا نمی کند -