تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۲۷ المعارج
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ﴿۲۴﴾ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۲۶﴾ وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾ إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ﴿۳۰﴾ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾ وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾
و آنهای که در اموال ایشان حصه مقرر است ﴿۲۴﴾
برای سوال کننده و بی نصیب ﴿۲۵﴾
و آنهای که تصدیق میکنند روز جزا را ﴿۲۶﴾
و آنهای که از عذاب پروردگار خود ترسانندگانند ﴿۲۷﴾
هرآئينه از عذاب پروردگار ایشان کسی به ایمن (بی ترس) نیست در کار ﴿۲۸﴾
و آنهای که ایشان عورت های (جایهای پرده) خود را حفاطت کنندگان اند ﴿۲۹﴾
مگر به زنان خود و کنیزان خود پس هرآئينه ایشان نیستند ملامت کرده شدگان ﴿۳۰﴾
پس هر که طلب کند سوای آن پس این کسان ایشانند از حد گذشتندگان ﴿۳۱﴾
و آنهای که ایشان امانت های خود را و پیمان های خود را رعایت کنندگان اند ﴿۳۲﴾
[۲۵،۲۴] بعد از عبادت بدنیه عبادت مالیه را ذکر میکند (مَعْلُومٌ) مراد از این تقرر شرعی است یکسان است اگر فرض باشد یا واجب باشد در حقوق اللّه باشد یا در حقوق العباد باشد این عام است (لِلسَّائِلِ) آنهای اند که حاجت خود را اشکار میکنند - و (وَالْمَحْرُومِ) محروم کسی است که حاجت خود را اشکار نمی کند پس اکثر به محروم داده نمیشود -
[۲۶] تصدیق روز جزا مستلزم است که اعمال نیک میکند برای آمادگی روز قیامت و همچنین این صفت مستلزم اخلاص در عبادات بدنیه و مالیه است از این سبب بعد از آن عبادات را ذکر کرد - و تصدیق عام تر از یقین است یعنی خودش نیز بر قیامت عقیده دارد و کسیکه در باره آن به او خبر دهد باز هم امَنَّا و صدقنا میگوید و یقین صرف به عقیده داشتن گفته میشود -
[۲۸،۲۷] در صفت پیش اشاره به طاعت کردن بود از سبب یقین روز قیامت و در این صفت اشاره به اجتناب معاصی است از سبب ترس از عذاب (مُشْفِقُونَ) آن خوفی که اثر آن بر ظاهر اشکار میگردد و چنین خوفی که مستلزم رغبت باشد (إِنَّ عَذَابَ) این علت ماقبل است برای هیچ کسی مناسب نیست که از سبب طاعت های خود از عذاب اللّه تعالٰی بی غم و بی فکر شود از سببی که بر اللّه تعالٰی احسان طاعت کردن کسی نیست - بلی بی فکر شدن از عذاب اللّه تعالٰی کار خاسرین است چنانکه در سوره اعراف (۹۹) ذکر شده است -
[۳۱،۳۰،۲۹] پیش اعمال دل ذکر شد یعنی تصدیق و اشفاق و حالا عمل فرج (حفاظت) را ذکر میکند و حفاظت عام است به پرده کردن و به حفاظت از بدکاری شامل است - و ماملکت را بر ازواج عطف کرده است دلیل است که با کنیز (مملوک) خود بغیر از نکاح نفع گرفتن جائز است (وَرَاءَ ذَلِكَ) در این هر شهوت رانی که بغیر از نکاح شرعی و مملوکیت باشد داخل است یعنی زنا کردن استعمال کردن مردها متعه کردن شغار کردن وغیره (الْعَادُونَ) از عدوان ماخوذ است -
[۳۲] (لِأَمَانَاتِهِمْ) هر ذمه داری که بر انسان عاید کرده شود اگر از جانب اللّه تعالٰی باشد یا از طرف مخلوق باشد به آن امانت گفته میشود و هر عقد و سخنی که جانبین بر آن پابند کرده شوند به آن عهد گفته میشود اگر عهود اللّه تعالٰی باشد یا عهود بندگان باشد -