تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۳۴ نُوْح
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا ﴿۲۱﴾ وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا ﴿۲۲﴾ وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿۲۳﴾
گفت نوح علیه السلام ائ پروردگار من به تحقیق ایشان نافرمانی مرا میکنند و پیروی کردند کسی را که زیاده نمیکند مال او را اولاد اورا مگر زیان ﴿۲۱﴾
و حیله کردند حیله بزرگ ﴿۲۲﴾
و گفتند هرگز ترک مکنید معبودان خود را و ترک مکنید و در او سواع را و نه یغوث را و نسر را ﴿۲۳﴾
[۲۱] در این آیت مخالفت قوم را به پنج طریقه ذکر میکند و آن دعوت دادن ایشان به شرک است و گمراه کردن اولاد خود است (عَصَوْنِي) عصیان شامل آن اوامری است که ذکر بود در (۳) و (۱۰) (وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ) اشاره است که در قوم او دو نوع مردم بودند یک نوع کلانها (مَلَاءَ) که مردمان را به تقلید می خواستن آنها بسیار ضدیان و عنادیان بودند حال آنها در هفتم ذکر شد قسم دوم تابعداران آنها مقلدان بودند که آنها دلیل را نمی دیدن از سببی که با کلانها دلیل آن نبود بلکه ثروتمندی و گروه آنها را میدیدند که این سبب حق پرستی است و حال اینکه آن مال و اولاد آنها سبب خسران بود به طریقه استدراج در این آیت اشاره است که در آنها شرک فی التشریع و الحکم موجود بود -
[۲۲] ضمیر (مَكَرُوا) به این پیشوایان گمراه راجع است و مراد از مکر دعوت دادن به کفر و شرک است به تلبیس و تحریف و با شبهات و در شب و روز مانند که در سوره سبا (۳۳) ذکر است -
[۲۳] در این اشاره است که در ایشان شرک فی الالوهیة موجود بود و این تفسیر مکر آنهاست (آلِهَتَكُمْ) در این اشاره است بجز اللّه تعالٰی بسیار معبودان ایشان بود لیکن تخصیص این پنج را از سببی کرد که آنها در عقیده ایشان از دیگران دارای شان بزرگ بودند و این تخصیص بعد التعمیم است مانند که در جاهلان این وقت عقیده است که عبادت اولیاء و مقبره های زیاد را کنید لیکن غوث بزرگ و بابا کلان را در آنها شیخ عبدالقادرجیلانی رحمه اللّه را بدانید و از سبب جهل مانند قوم نوح علیه السلام در شرک مبتلاء شده اند -
فائده ۱: ابوبکر بقاعی گفته است که این اشکال مردهای نیکان بودند لیکن آن مشرکان تصویرهای ایشان را از سبب صفت های ایشان مختلف ساخته بودند یعنی (وَدًّا) در رجولیت (مردانگی) کامل بود ایشان شکل آنرا نیز مانند مرد ساخته بودند - و (سُوَاعًا) زن بسیار عبادت کننده بود ایشان بت آنرا به شکل زن ساخته بودند و اطلاق رجال به آن تغلیباً کرده شده و (يَغُوثَ) بسیار دلاور شجاع بود ایشان تصویر آنرا به شکل شیر (اسد) ساخته بودند - و (يَعُوقَ) بسیار قوی و در کارهای نیک سبقت کننده بود شکل آنرا مانند اسپ ساخته بودند و (نَسْرًا) از جسم بزرگ و صاحب عمر زیاد بود ایشان شکل آنرا مانند پرنده بزرگ (شاهین کَل) ساخته بودند - از این بیان معلوم شد که از آن قولی که اینها نام های مردمان نیک اند و قول دیگر به روایت واقدی که اینها اشکال مختلف آنها بود در هر دو قول تعارضی نیست -
فائده ۲: از لحاظ این صفات و معنی این مشرکان بر آنها عقیده بر آوردن حاجات جدا جدا را داشتند - (ود) مظهر محبت بود یعنی ذمه دار پیدا کردن محبت در میان دو کس بود - (سواع) مظهر ثبات (محکم کردن) و قیومیت میدانستند که در اصطلاح تصوف به آن قطب گفته میشود یعنی نظام دنیا را او می چلاند - (يَغُوثَ) مظهر فریاد رسی بود که در اصطلاح تصرف به او غوث گفته میشود - (يَعُوقَ ) مظهر دفع مصیبت ها بود یعنی دفع کننده مصیبت ها و به آن دافع البلاء گفته میشود (نسر) مظهر طولانی کردن عمر بود یعنی او ذمه دار طولانی کردن عمر و انداختن برکت است -
فائده ۳: امام بخاری گفته است که این نام نیکان بزرگان در قوم نوح علیه السلام بود وقتیکه ایشان مردند شیطان به این قوم وسوسه کرد که این بزرگان در جاهای که زندگی میکردند در آن سنگها (بطور نشانی) ایستاده کنید و این نام ها بر ایشان بنهید آن مردم این را کردند چون زمانه بسیار گذشت و مردمان دیگر پیدا شدند و جهل بسیار شد این مردمان عبادات آنرا اغاز کردند و ابن کثیر به روایت ابن ابی حاتم ذکر کرده است حاصل آن است که این مردم از سبب محبت اول بر قبر ود جمع میشدند باز شیطان تصویر او را برای ایشان ساخت برای به یاد آوردن بعد از زمانه عبادت آن شروع شد همچنین حال همه چنین بود معلوم شد که شرک اول از محبت قبر اولیاء آغاز شده است باز تصویر و عبادت بت ها شروع شد از این سبب نبی صل اللّه وعلیه وسلم در ابتداء اسلام از زیارت قبور منع کرده بود تا سببی برای شرک ساخته نشود باز که صحابه کرام در توحید قائم شدند اجازت زیارت قبور را داد -