تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۳۵ نُوْح

وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا ﴿۲۴﴾ مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا ﴿۲۵﴾ وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿۲۶﴾ إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿۲۷﴾ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا ﴿۲۸﴾

و به تحقیق گمراه کردند ایشان بسیار مردمان را و زیاده مکن ظالمان را مگر گمراهی ﴿۲۴﴾
از سبب گناهان ایشان ایشان غرق کرده شدند پس داخل کرده شدند به آتش پس ایشان نیابند برای خود بجز اللّه تعالٰی مددگاران ﴿۲۵﴾
و گفت نوح علیه السلام ائ پروردگار من مگذار بر زمین یک خانهٔ آباد کافران را ﴿۲۶﴾
هرآئينه اگر تو بگذاری ایشان را گمراه کنند بندگان ترا و نزایند مگر بدکار بسیار کفر کننده را ﴿۲۷﴾
ائ پروردگار من بیامرز مرا و پدر و مادر مرا و هرکرا که درآید در خانه من ایماندار و جمیع مردان مؤمنین و زنان مؤمنه را و میفزای ظالمان را مگر هلاکت ﴿۲۸﴾

[۲۴] (كَثِيرًا) از آن زمانه و زمانه های بعدی در عرب و عجم که شرک جریان دارد بنیاد این گمراهی را قوم نوح علیه السلام نهاده است و بر آنها حصه این گناه است به دلیل حدیث (مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَیِّئَةٍ فَعَلَیْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا لَا یُنْقَصُ مِنْ وِزْرِهِ شَیْءً) - (وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ) این دعا شر بر آن قوم است بعد از آنکه به نوح علیه السلام خبر داده شد که این مردمان ایمان نمی آورند مانند که در سوره هود (۳۶) ذکر است (إِلَّا ضَلَالًا) به معنی مشهور مراد است مانند که در ایمان زیادت می آید همچنین در گمراهی و کفر نیز زیادت می آید مراد از این خسران است -
[۲۵] در این عذاب دنیوی و اخروی آن قوم را ذکر میکند به همراه سبب که آن خطیئات آنهاست اشاره است که سبب عذاب صرف دعای شر نیست بلکه سبب اصلی آن گناهای آنها بود ، و خطیئات آنها در آیات های پیش ذکر شد مانند عَصَوُا ، وَاتَّبَعُوا ، وَمَكَرُوا ، وَقَالُوا ، أَضَلُّوا ، و خطیهٔ کلان ایشان شرک بود (فَأُدْخِلُوا نَارًا) قرطبی نقل کرده است که این اشاره به عذاب قبر است چنانچه در باره فرعونیان در سوره غافر (۴۶) است یا مراد از ناراً آن است که در بحر است مانند که در حدیث ذکر است (تحت البحر ناراً) (مِنْ دُونِ اللَّهِ) اشاره است که در پنج بزرگان ایشان هیچ یک تن امداد ایشان را نتوانست مانند که در سوره احقاف (۲۸) ذکر است -
[۲۷،۲۶] این دعا شر برآن قوم است به برکندن آنها از ریشه (يُضِلُّوا عِبَادَكَ) یعنی مثال آنها مانند مار زهردار است که به مردمان دیگر ضرر میرسانند پس هلاک کردن ایشان ضروری است - (سوال) به نوح علیه السلام چگونه معلوم شد که از آنها اولاد فجار پیدا میشوند و امید هدایت از آنها نیست؟ (جواب) به او توسط وحی معلوم شد مانند که درسوره هود (۳۶) ذکر است و این دلیل است آنانکه به دین ضرر میرسانند و امید هدایت ظاهری از آنها باقی نمانده باشد برای آنها دعاء شر (بد دعا) جائز است - چنانچه نبی ما قنوت نازله میخواند و همچنین موسیٰ علیه السلام نیز به فرعونیان بد دعا کرده است که ذکر آن در سوره یونس (۸۸) گذشته است -
[۲۸] بعد از دعا شر بر کافران برای مومنان دعا میخواهد خصوصاً و عموماً و این ادب دعا است که اول خاص را ذکر میکند بعد عام را (رَبِّ اغْفِرْ لِي) دعای مغفرت مستلزم گناه نیست بلکه این اقرار قصور در ادا حق عبدیت است برای تضرع (وَلِوَالِدَيَّ) مفسرین نوشته اند که در اجداد نوح علیه السلام تا آدم علیه السلام هیچ کس کافر نبود (وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا) در لفظ بیت قرطبی بسیار احتمالات نوشته است ، خانه نوح علیه السلام مسجد او ، کشتی او دین او و این همه صحیح است - و در لفظ مومنان اشاره است که صرف داخل شدن کافی نیست بلکه تصدیق دل به آن ضروری است و با این یک پسر نوح علیه السلام و زن او از این دعا خارج شدند از سببی که آنها اگر چه به بیت نوح علیه السلام داخل میشدند لیکن مومنان نبودند (وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ) این عام است برای مومنان تا قیامت این امت (ما) نیز در آن داخل است (وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ) دعا شر پیش خاص بود به قوم او این دعا عام است برای همه کافران مشرکان در هر زمانه (تَبَارًا) به هلاکت و خسران گفته میشود -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>