تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۶۱ اَلْقِیامَة
بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ ﴿۴﴾ بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿۵﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿۶﴾ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿۷﴾ وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿۸﴾ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿۹﴾ يَقُولُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ﴿۱۰﴾
چرا نه بلکه قدرت داریم بر اینکه درست کنیم بندهای انگشتان او را ﴿۴﴾
بلکه انسان میخواهد که انکار کند از حالات پیش روی خود ﴿۵﴾
میپرسد چه وقت خواهد بود روز قیامت ﴿۶﴾
پس چون خیره شود چشم ﴿۷﴾
و تیره گردد ماه ﴿۸﴾
و جمع کرده شود آفتاب و ماه ﴿۹﴾
گوید انسان آن روز که کجاست جای گریز ﴿۱۰﴾
[۶،۵] این نیز زجر است (أَمَامَهُ) ضمیر به انسان راجع است و مراد از آمدنی عذاب قبر و باز بعث و حساب و میزان است یا ضمیر به یوم القیامة راجع است و مفعول تفجر پنهان است یعنی لیفجربالحق (که انکار میکند از حق پیش از آمدن قیامت) -
[۹،۸،۷] این تخویف به ذکر هیبت های روز قیامت است و این جواب أَيَّانَ به طریقه تخویف است (بَرِقَ) به معنی تحیَّر و دهشت است یابه معنی بلندی و بجای ایستاد شدن چشم است مانند در سوره ابراهیم (۴۳) واین حالت در وقت مرگ و در وقت بعث هر دو است (وَخَسَفَ الْقَمَرُ) این خسوف برای همیشه است و خسوف قمر در دنیا برای یک وقت میباشد - (وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ) مراد از جمع خسوف هردو است یعنی هردو یکسان بی نور میشوند - یا مراد این است که از طرف مغرب هر دو یکجا خیره اشکار میشوند و این قول از ابن عباس و ابن مسعود رضی اللّه عنهما روایت است یا اینکه در روز قیامت هر دو جمع کرده خواهد شد و در آتش جهنم می آندازد برای ملامت کردن آنهای که عبادت او را میکردند برای عذاب نمی آندازد -
[۱۲،۱۱،۱۰] این نیز ذکر مصیبت های قیامت است (الْإِنْسَانُ) هر انسان مراد است اگر مومن باشد و اگر کافر باشد از سبب هیبت چنین میگوید - یا مراد از آن صرف کافر است -