تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۶۲ اَلْقِیامَة

كَلَّا لَا وَزَرَ ﴿۱۱﴾ إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿۱۲﴾ يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿۱۳﴾ بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿۱۴﴾ وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ ﴿۱۵﴾ لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿۱۹﴾ كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿۲۰﴾

هیچگاه نیست نیست نجات یافتن ﴿۱۱﴾
بسوی پروردگار تست آنروز قرارگاه این همه ﴿۱۲﴾
خبر داده میشود انسانرا در آن روز به آنچه عمل پییش فرستاده و پس گذاشته ﴿۱۳﴾
بلکه انسان بر نفس خود بینا است ﴿۱۴﴾
اگر چه پیش کند عذر ها ﴿۱۵﴾
حرکت مده به این قرآن زبان خود را تا تعجیل کنی به آن ﴿۱۶﴾
هرآئینه بر ماست جمع کردن آن و خواندن آن ﴿۱۷﴾
پس چون ما بخوانیم آنرا پس پیروی کن خواندن آنرا ﴿۱۸﴾
پس هرآئینه بر ذمه ماست واضح ساختن آن ﴿۱۹﴾
هرگز چنین نیست بلکه شما دوست میدارید دنیا را ﴿۲۰﴾

[۱۳] این نیز حال آخرت است در وقت حساب یا وزن اعمال یا در وقت تقسیم کردن صحیفه ها (بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ) در این توجیهات است (۱) قَدَّمَ ، پیش از مرگ کرده است اعمال نیک یا بد و أَخَّرَ بعد از مرگ طریقه خوب یا طریقه بد را گذاشته است (۲) قَدَّمَ ، گناه کرده است طاعت را ترک کرده است -
[۱۵،۱۴] بَلِ برای ترقی است از يُنَبَّأُ یعنی حاجت به اخبار نیست انسان خودش بر خود گواه است - (سوال) بصیرت مونث است و انسان مذکر است؟ (جواب) اول اینکه مراد از آن جوارح (اعضاء) است یعنی جَوَارِ حَهٌ شَاهِدةٌ ـ دوم اینکه (تا) در بصیرة برای مبالغه است برای تانیث نیست - سوم در الانسان لام جارّه نهان است یعنی للانسان علٰی نفسهِ جوارح بصیرة (مَعَاذِيرَهُ) جمع معذار است به معنی پرده است یعنی اگر چه بر خود پرده میاندازد و اعمال خود را پنهان میکند از سبب شرم -
[۱۹،۱۸،۱۷،۱۶] در این آیت ذکر ادب به نبی صل اللّه وعلیه وسلم است در وقت آوردن وحی جبرئیل علیه السلام و به خواندن او به نبی صل اللّه وعلیه وسلم - از سببی که در حدیث بخاری صحیح ثابت است که نبی صل اللّه وعلیه وسلم در زمانه اول در وحی بسیار تکلیف برداشت میکرد هنگامی که جبرئیل علیه السلام وحی میخواند او لب های خود را با او حرکت میداد و میخواند و بر خود مشقت میگذراند تا فراموش نشود پس اللّه تعالٰی در آیت اول ادب اول را برایش آموخت که چنین عجلت مکن - باز برایش سه ذمه داری را ذکر کرد (۱) جمع کردن قرآن در سینه نبی صل اللّه وعلیه وسلم (۲) و آسان کردن خواندن آن که این به زبان تعلق دارد (۳) بعد از خواندن تفسیر آنرا و وضاحت کردن مقاصد آنرا - و در آیت سوم ادب دوم را آموخت که در هنگام خواندن جبرئیل علیه السلام کامل گوش کن و عمل برآن آغاز کن (لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ) این نهی برای شفقت است از سببی که نبی صل اللّه وعلیه وسلم لب ها و زبان را در هنگام خواندن جبرئیل علیه السلام حرکت میداد (لِتَعْجَلَ بِهِ) شربینی ذکر کرده است وقتیکه تعجیل در خواندن قرآن منع است پس معلوم شد که در کارهای دیگر نیز مناسب نیست (إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ) مراد از جمع در سینه جمع کردن است یعنی محفوظ داشتن از یاد بردن مانند که در سوره اعلٰی (۶) است و این دلیل است که وقتیکه اللّه تعالٰی ذمه دار جمع کردن آن است همچنین جمع کردن قرآن را در یک مصحف نیز ذمه دار است پس معلوم شد که این قرآن که حالا مجموع است این جمع کردن نیز با اللّه تعالٰی است اگر چه برای این اللّه تعالٰی ابوبکر رضی اللّه عنه و باز عثمان رضی اللّه عنه سبب گردانید (وَقُرْآنَهُ) اینجا معنی مصدری مراد است یعنی خواندن قرآن و گردان آن به زبان تو مانند که در سوره مریم (۹۷) و سوره دخان (۵۸) است (فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ) مراد از قُرْآنَهُ ، خواندن جبرئیل علیه السلام است از سببی که این کلام اللّه تعالٰی است و به اذن اللّه تعالٰی جبرئیل علیه السلام میخواند (فَاتَّبِعْ) مراد اینکه برایش گوش کن باز بخوان به همان طریقه که بر تو خوانده شده است و اتباع احکام و شرایع قرآن را کن (ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ) بیان الفاظ و معانی قرآن به نبی صل اللّه وعلیه وسلم از جانب اللّه تعالٰی است و از جانب نبی صل اللّه وعلیه وسلم به صحابه کرام و باز به واسطه آن رفته رفته رساندن قرآن به تمام مردمان ذمه داری اللّه تعالٰی است -
تنبیه: ربط این آیات با پیش و بعد از آن از چندین وجوه است یک وجه اینکه ما در خلاصه ذکر کردیم - وجه دوم این است که بر جمع استخوانها روز قیامت و به جمع آفتاب و ماه اللّه تعالٰی قدرت دارد از سببی که به جمع قرآن قادر است پس در انسان هیچ استخوان و ذره باقی مانده نمیتواند مانند که در قرآن کریم هیچ حرف ضایع نمی شود - وجه سوم این است که عمل صالح کلان برای روز حساب شغل قرآن کریم است برابر با آداب شرعی و چون غافل کننده از قرآن محبت دنیا است از این سبب در آیات های بعدی به آن زجر میدهد -
[۲۱،۲۰] در این زجر به محبت دنیا است که انسان را از قرآن غافل میکند (الْعَاجِلَةَ) در این تعبیر اشاره است که در قرآن و کارهای دین عجلت مناسب نیست از سببی که عجلت نشانی محبت دنیا است - و به دنیا عاجله از این سبب گفته میشود که زود فنا میگردد یا عاجل است به نسبت آخرت که آن بعد از آن است (وَتَذَرُونَ) اشاره است که محبت دنیا سبب ترک کردن آخرت است از سببی که شربینی نوشته است که مثال دنیا و آخرت مانند دو امباق (زن) است راضی کردن هر دو مشکل است -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>