تَبَارَكَ الَّذِي ۱۴۷۵ اَلْمُرْسَلات
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ ﴿۱۷﴾ كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ ﴿۱۸﴾ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۹﴾ أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ﴿۲۰﴾ فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ﴿۲۱﴾ إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۲﴾ فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿۲۳﴾ وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۲۴﴾ أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا ﴿۲۵﴾ أَحْيَاءً وَأَمْوَاتًا ﴿۲۶﴾
باز میاوریم در پئ آن پسینیان را ﴿۱۷﴾
چنین کار میکنیم ما با مجرمان ﴿۱۸﴾
هلاکت است در آن روز برای تکذیب کنندگان ﴿۱۹﴾
آیا نیافریدیم شمارا از آب سبک ﴿۲۰﴾
پس قرار دادیم آنرا در قرارگاه استوار ﴿۲۱﴾
تا مدت مقرره ﴿۲۲﴾
پس قدرت داریم ما پس نیکو توانائیم ﴿۲۳﴾
هلاکت است در آن روز برای تکذیب کنندگان ﴿۲۴﴾
آیا نگردانیدیم زمین را جمع کننده ﴿۲۵﴾
زندگان را و مردگان را ﴿۲۶﴾
[۱۹] در اینجا از مکذبین آنانی مراد اند که قصه ها و هلاکت مجرمان پیشین را قبول ندارند و تصدیق تخویفات مجرمین مابعد را نمیکنند آنکه در سه آیات پیش ذکر شد -
[۲۲،۲۱،۲۰] این دلیل عقلی نفسی آفریدن اولی انسان است ، برای اثبات بعث بعدالموت (مَاءٍ مَهِينٍ) این نطفه که آب ضعیف است و سبک است یعنی از آن نفرت کرده میشود یکسان است اگر پاک باشد یا پلید باشد از این استدلال پلید بودن منی شده نمی تواند - و مراد از مآءٍ جنس آب است یعنی آب مرد و زن از سببی که از نصوص دیگر ثابت است که خلق بچه از هر دو آب شده است -
(قَرَارٍ مَكِينٍ) مراد از آن رحم مادر است که باوجود ثقل حمل در رحم محفوظ میباشد (إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ) مراد از آن زمان ولادت است که شش ماه یا نه ماه است بنابر اکثر عادات اگر چه گاه گاهی از این زیاده تر نیز میشود - (مَعْلُومٍ) به اعتبار عرف و عادت زنان معلوم است (فَقَدَرْنَا) بعضی اهل لغت در میان تخفیف و تشدید فرق کرده است یعنی مخفف از قدرت است پس این تاکید پیش است یعنی خلق انسان به این طریقه ذکر شده خاص قدرت اللّه تعالٰی است دیگر هیچ یکی چنین قدرت خلق را ندارد - و بعضی اهل لغت معنی مشدد و مخفف را یکسان کرده است یعنی تقدیر کردن ، پس اللّه تعالٰی اندازه و تقرر زمان ولادت را کرده است و احوال این بچه را و از سعادت و شقاوت آن پس قادرون به معنی مقدرون است پس با این معنی اشاره به مسئله تقدیر است -
[۲۴] اینجا مراد از مکذبین آنهای اند که خلق انسان را به این طریقه به قدرت اللّه تعالٰی نمیدانند و تقدیر آنرا نیز قبول ندارند -
[۲۶،۲۵] در این دلیل دوم عقلی افاقی سفلی است (كِفَاتًا) این اسم جنس است یعنی برای هر جمع کننده ظرف یا چیز دیگر میباشد (أَحْيَاءً وَأَمْوَاتًا) زندگان را در پشت خود جمع میکند با آن آباد اند ، کشت میکنند ، میگردند دیگر فواید از آن میگیرند و مردگان را جمع میکند به دفن کردن و این دلیل است که دفن کردن مردگان ضروری است و قرطبی گفته است که همچنین موی های خود را و ناخن های خود را در زمین دفن کردن درکار است -