عَمَّ ۱۴۸۲ اَلنَّبَا

إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا ﴿۲۷﴾ وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا ﴿۲۸﴾ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا ﴿۲۹﴾ فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا ﴿۳۰﴾ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا ﴿۳۱﴾ حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا ﴿۳۲﴾ وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿۳۳﴾ وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿۳۴﴾ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿۳۵﴾ جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿۳۶﴾

بیشک ایشان بودند که نداشتند امید حساب را ﴿۲۷﴾
و دروغ میپنداشتند آیات مارا به دروغ پنداشتن ﴿۲۸﴾
و هر چیز را احاطه کرده ایم آنرا ما به نوشتن ﴿۲۹﴾
پس بچشید پس هرگز نه افزائيم شما را مگر عذاب ﴿۳۰﴾
به تحقیق متقیان را جای کامیابی است ﴿۳۱﴾
باغ ها و انگور ﴿۳۲﴾
و دختران جوان همسال آنها ﴿۳۳﴾
و پیاله های لبالب ﴿۳۴﴾
نمی شنوند ایشان در آنجا سخنان بیهوده و نه دروغگو کردن ﴿۳۵﴾
پاداشی است از جانب پروردگار تو بخشش بسیار ﴿۳۶﴾

[۲۸،۲۷] این بیان آن عملی است که جزاء موافق آن است و همچنین این ذکر علت عذاب است و این دو اعمال ذکر شده برای تمام کفریات و گناهان منشاء اصلی است (كِذَّابًا) فراء گفته است که این مصدر برای لغت فصیح و برای مبالغه استعمال میگردد یعنی تکذیب بزرگی را کرده است -
[۲۹] این جمله معترضه است جواب سوال است آن است که این اعمال را ایشان کرده اند شده میتواند که ایشان انکار کنند؟ حاصل جواب این است که همه اعمال آنها را اللّه تعالٰی بطور کامل نوشته است - (كِتَابًا) مراد از آن نوشتن ملائک است در صیحفه های اعمال و نسبت آن به اللّه تعالٰی از سببی است که به امر او است -
[۳۰] این تفریع است به عمل های پیش با نوشتن آن که سبب عذاب است - و این دلیل است که عذاب کافران منقطع نمی شود پس جهنم فنا نمی شود -
[۳۴،۳۳،۳۲،۳۱] در این آیات ذکر بشارت است بعد از تخویف و این نیز به ده طریقه است (مَفَازًا) از ابن عباس رضی اللّه عنهما روایت است که مراد با این مکان سیر کردن و از تنزه است و در مابعد بیان آن است زیرا حرف عاطف را ذکر نکرده است - و به معنی جای نجات و کامیابی نیز شده میتواند (حَدَائِقَ) جمع حدیقة است از کدام باغی که دیوار احاطه شده باشد به آن حدیقة گفته میشود بغیر از احاطه را حدیقه نمی گویند (وَكَوَاعِبَ) جمع کاعب است از زن که نو بالغ شود و سینه های آن برجای ایستاد باشد یعنی کسی مسح نکرده باشد -
[۳۵] (لَغْوًا) هر سخن بیهوده اگر در او نقصان دیگر باشد یا نباشد ، و این جمله کنایه از استراحت و آرام است از سببی که کسی از طرف دیگری لغویات و سخن بیهوده می شنود یا تکذیب و انکار یک سخن آن میشود این نوع شخص خفه و اندوهگین میباشد و در جنت این هر دو نیست - بلی در دنیا حق پرستان این هر دو سخن را از منکرین شنیده اند -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>