عَمَّ ۱۵۲۶ اَلْفَجْر
كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿۱۷﴾ وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿۱۸﴾ وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا ﴿۱۹﴾ وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿۲۰﴾ كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿۲۱﴾ وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿۲۲﴾
هرگز چنین نیست بلکه شما عزت نمی کنید یتیم را ﴿۱۷﴾
و ترغیب نمیدهد بر طعام دادن مسکین ﴿۱۸﴾
و میخورید مال مرده را به تمام خوردن ﴿۱۹﴾
و محبت میکند با مال محبت بسیار ﴿۲۰﴾
هرگز چنین در کار نیست وقتیکه هموار شود زمین به کامل هموار شدن ﴿۲۱﴾
و بیاید پروردگار تو و ملائک صف در صف ﴿۲۲﴾
[۱۸،۱۷] این چهار اسباب توهین را ذکر میکند - و این اخلاق کافر دنیا پرست و مشرک و از مسلمان غافل است و فراء گفته است که كَلَّا اینجا به معنی لم یکن ینبغی است یعنی با انسان این قول مناسب نیست که اکرمن و اهانن ، بلکه او را در کار است شکر کردن در وقت غنا و صبر کردن در هنگام فقیری - اعمال بدتر از اقوال پیش در نزد ایشان است (اول) (لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ) اکرام یتیم مدافعت کردن از حق او و از مال او خود را نگهداشتن ، پرورش کردن او ، بالای سر او دست شفقت را کشیدن است (دوم) (وَلَا تَحَاضُّونَ) این عام است به یکدیگری ترغیب دادن و به اهل خود و نفس خود ترغیب دادن است (عَلَى طَعَامِ) طعام به معنی اطعام است (الْمِسْكِينِ) و در این اشاره است که برای خود کوشش مال صدقات را میکند یا کوشش دادن خوراک را برای ثروتنمدان برای ریا و نمایش میکند به مسکین اعتناء نمی کند -
[۲۰،۱۹] (أَكْلًا لَمًّا) یعنی حلال و حرام را جمع میکند تمیز حلال و حرام را نمیکند یعنی در میراث حصه خود را نیز میگیرد و حصه ورثاء ضعیف را (مانند دختر، خواهر و زن) حصه آنها را نیز خودش میگیرد و همچنین از خانه مرده سه شام و در شبه جمعه و چهلم و سالانه و به حیله اسقاط مال را خوردن نیز در این داخل است (چهارم) (حُبًّا جَمًّا) نفس محبت مال البته بطور عام در انسانها است لیکن محبت غالب و کثیر فرق حلال و حرام رانمی کند و برای دین در آن فرصت نمیدهد هر وقت در حفاظت و جمع کردن مال مصروف میباشد این محبت قبیح است -
[۲۱] از آین آیت تذکر را به احوال قیامت آغاز میکند و این علاج امراض ذکر شده گذشته است (دَكًّا دَكًّا) تکرار برای کثرت و مبالغه است و این کنایه از زلزله در تمام زمین است -
[۲۲] (وَجَاءَ رَبُّكَ) مذهب سلف صالحین این است که مجئی به معنی حقیقی خود است یعنی آمدن بغیر از تشبیه و تمثیل و تاویل - چون صف های اللّه تعالٰی به مخلوق هیچ مشابهت ندارد این اعتراض شده نمیتواند که برای اللّه تعالٰی مجئی (آمدن) ثابت شود پس انتقال و مکان و سبب برایش ثابت شود و او از این پاک است از سببی که این اعتراص وقتی شده میتواند که مجئی اللّه تعالٰی مانند مخلوق شود و چنین نیست (صَفًّا صَفًّا) این تکرار نیز اشاره به کثرت صف های ملائک است و ملائک هر آسمان جدا جدا صف ها میشوند -