عَمَّ ۱۵۵۶ اَلْقَارِعَة

وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ ﴿۵﴾ فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ ﴿۶﴾ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ﴿۷﴾ وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ ﴿۸﴾ فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ ﴿۹﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ ﴿۱۰﴾ نَارٌ حَامِيَةٌ ﴿۱۱﴾

و شوند کوها مانند پشم رنگین ندافی شده ﴿۵﴾
پس اما کسیکه گران بود وزن های اعمال او ﴿۶﴾
پس او در رندگانی خوش میباشد ﴿۷﴾
و آنکه سبک باشد وزن های اعمال او ﴿۸﴾
پس جای برگشتن البته هاویه میباشد ﴿۹﴾
و چه چیز داناند ترا که چیست آن ﴿۱۰﴾
آتشی است سخت گرم ﴿۱۱﴾

[۵] این هیبت دیگر را ذکر میکند که اثر قارعة بر کوها است اشاره است که اثر قارعة بر مخلوق بزرگ و سخت که کوها است و بر مخلوق ضعیف که انسان است یکسان است (الْمَنْفُوشِ) مانند پشم که ندافی شود و اجزای آن از یکدیگر جدا شود چنین حالت کوها نیز میشود -
[۷،۶] این ذکر تقسیم انسانها است بعد از بعث بعدالموت و اول حال مومنان به طریقه بشارت است (مَوَازِينُهُ) بهتر این است که از کسانی نفس عمل وزن کرده میشود و از کسانی او مجسم کرده میشود و از کسانی صحیفه ها وزن میشود و برای مومنان و کافران همه وزن میشود و همچنین اختلاف است که میزان یکی است لیکن به اعتبار اعمال برای آن جمع گفته است یا میزان ها بسیار است (واللّه اعلم) (ثَقُلَتْ) ثقل سنیگنی به سبب زیاده بودن نیست بلکه به سبب اخلاص و عقیده توحید و اتباع سنت است اگر چه عمل کم باشد - و همچنین سبک بودن عمل از سبب کم بودن اعمال نیست بلکه از سبب شرک و بدعات و مخالفت کتاب و سنت است و به این اشاره کرده است خازن در تفسیر خود به همراه ثقل اتباع حق و با خفت اتباع باطل را ذکر کرده است -
[۹،۸] این حال منکرین است و تخویف است (فَأُمُّهُ) اُمُّ در اصل به مرجع و مجمع گفته میشود یعنی هاویه مرجع آن است چنانچه مرجع بچه (جای برگشتن) مادر میباشد (هَاوِيَةٌ) این نام یک طبقه جهنم است و از هویَ ماخوذ است به افتیدن گفته میشود -
[۱۱،۱۰] در این عظمت شان هاویه را ذکر میکند (نَارٌ حَامِيَةٌ) در حدیث صحیح سخت گرم بودن آن آتش را ذکر کرده است که او از آتش دنیا هفتاد بار زیاد گرم است (نعوذباللّه منها) -

<< صفحه بعد صفحه قبل >>